گم شده
من گمشدم!
نمیدونم کجام!
نمیدونم کِی و یا چجوری؟!
اصلا خودم گم شدم یا دزدیدنم!
خیلی وقته چیزی برای من نمیشه...
انگار از یه جایی به بعد دیگه با جسمم نیومدم! گم شدم!
وقتی میرم بیرون حس میکنم مثل اصحاب کهف بعد مدت ها وارد عصر جدید شدم!
حتما همه چی میشه! فقط اگر پیدام کنن!
امشب بیست و هشتمین شب تولدمه و من برای دومین سال غمگین ترینم!
دیگه اون دختر لوند ۱۸ ساله نیستم! حالا خیلی پخته شدم، دیگه برای هرچیزی ناراحت نمیشم، زود گریه نمیکنم، انتظار ندارم و واقع بین تر شدم...
هیچوقت از هیچکس انتظار نداشتم برای هیچ چیز!
اما امشب فرق داره...
دلم میخواد تا خود صبح گریه کنم!!!
+ نوشته شده در شنبه دهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 20:32 توسط Sasa
|